وبلاگی برای تمام دوستان

اختصاصی بصیرت:در ماه های اخیر درباره آقای سیدمحمدخاتمی و انتخابات به دوگونه اخبار و اطلاعات در فضای رسانه ای و محافل مطرح بوده است.

1- اخبار و اطلاعاتی که حکایت از عدم تمایل شخصی آقای خاتمی برای ورود به عرصه رقابت ها دارد. کم نیست اخباری که نشان می دهد ایشان در جمع های مختلف و با دلایل مشخص، کاندیداتوری برای انتخابات ریاست جمهوری را به مصلحت خویش ندانسته و اعلام می دارد به این عرصه ورود نخواهد داشت.

2- اخبار و اطلاعاتی که از اصرار افراد و گروه هایی خاص مبنی بر کشاندن خاتمی به عرصه رقابت ها حکایت می کند. در این راستا حتی برخی از چهره های رادیکال و افراطی دوم خردادی، شعار «یا خاتمی یا هیچ کس» را مطرح می کنند. در این میان، کسانی هم هستند که به خاتمی اصرار بر ثبت نام برای نامزدی انتخابات را می کنند، حتی با علم به اینکه صددرصد رد صلاحیتش خواهند کرد. پرسش این است که چرا خاتمی تمایلی برای ورود به عرصه انتخابات ندارد، ولکن در نقطه مقابل، عده ای به دنبال کشاندن وی به این صحنه هستند؟

در پاسخ به این پرسش باید گفت؛ دلایل خاتمی برای نیامدن، دلایلی معقول و قابل توجه است. خاتمی می داند با توجه به مجموعه مواضع و عملکردش در فتنه 88، صلاحیتش برای کاندیداتوری ریاست جمهوری تأیید نخواهد شد. رد صلاحیت خاتمی بیش از آنکه برای نظام هزینه بر باشد برای خاتمی هزینه تولید خواهد کرد. کسانی که تصور می کنند، هزینه های رد صلاحیت ها را یک طرفه نظام باید بپردازد، در اشتباه محض به سر می برند. آمدن خاتمی و رد صلاحیتش، چنانچه بخواهد برای نظام تولید هزینه کند، این امر زمینه های لازم را برای گفتنی های فراوان در مورد کاندیدای رد صلاحیت شده فراهم خواهد ساخت، بیش از هر کس دیگر، شخص آقای خاتمی به این مهم واقف بوده، از این رو با وجود اصرار برخی از افراطیون جبهه اصلاحات مبنی بر کشاندن وی به عرصه رقابت ها، ایشان از ورود به این عرصه تاکنون امتناع ورزیده است. دلیل دوم خاتمی برای نیامدن به عرصه رقابت ها، شکست انتخاباتی است. خاتمی در دو دوره انتخابات در سال های 6731 و 0831، با رأی بالا به ریاست جمهوری رسید. تجربه شکست هاشمی در انتخابات 4831، برای خاتمی عبرت آموز شده و از این رو، ایشان نمی خواهد چنین شکست و ناکامی را در پرونده خود ثبت کند. بنابراین خاتمی چون می داند بر فرض تأیید صلاحیت، رأی لازم برای پیروزی در انتخابات را نخواهد داشت، هیچ تمایلی برای کاندیدا شدن ندارد.

اما کسانی که با وجود عدم تمایل خاتمی برای ورود به عرصه رقابت ها، ایشان را برای آمدن و ثبت نام کردن تحت فشار قرار داده اند، چه انگیزه ها و اهدافی دارند؟ به طور قطع می توان گفت: این افراد هیچ نوع خیرخواهی و دلسوزی برای خاتمی نداشته و در این عرصه، به دنبال هزینه کردن خاتمی در راستای تأمین منافع و تحقق اهداف خود هستند. در این میان، هستند کسانی که فکر می کنند؛ یکی از راه های تحمیل هزینه به نظام و دامن زدن به التهاب در جامعه، کشاندن امثال خاتمی به این عرصه و دامن زدن به التهابات در پی رد صلاحیت اوست. این جماعت به فکر منافع ملی، امنیت ملی و آبروی افراد نبوده و صرفاً یک سری اغراضی دارند که تصور می کنند با انتقام گیری از نظام و نیروهای وفادار به انقلاب تأمین خواهد شد، اما کسانی هم هستند که تصور می کنند، با آمدن و رد صلاحیت خاتمی، می توانند ظرفیت سازی برای رأی آوری کرده و در نهایت این ظرفیت رأی را برای خود و یا کاندیدای اصلی موردنظر خود مورد بهره برداری قرار دهند. در واقع این افراد و گروه ها، هدف شان از کشاندن خاتمی به عرصه انتخابات، استفاده ابزاری از وی جهت رأی آوری برای خود یا دیگران است. اینان با چنین تحلیلی، گمان می کنند خاتمی می تواند نردبان پیروزی آنان در انتخابات باشد، هر چند این نردبان آسیب جدی ببیند.

بنابراین، می توان گفت؛ افراد و گروه هایی برای خاتمی تله گذاری کرده اند تا در این میان، به صید خود دست یابند. در این صحنه، خاتمی خود را تاکنون از افتادن در این تله دور نگه داشته و شواهد هم نشان می دهد که قصد ندارد مثل گذشته، نردبان برای بالا رفتن دیگران باشد. البته قضاوت قطعی در این موضوع صحیح نیست و عرصه سیاست پیچیده تر از آن است که بتوان در مسائلی از این دست، سخن حتمی گفت. اکنون کسانی به دنبال فضاسازی، تحریک، تشویق و حتی تطمیع یا تهدید خاتمی برای کشاندن وی به عرصه رقابت ها هستند. این روزهای آتی است که نشان خواهد داد، خاتمی در تله اطرافیان گرفتار شده یا نه.

منبع : سایت بصیرت